شکرهای مانده ته لیوان ...
يكشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۳۹ ق.ظ
شکر های مانده ته لیوان، چه حالی دارند وقتی می بینند رفقایشان ناپدید شده اند ولی آن ها هنوز آنجا هستند؟
چه حالی دارند وقتی با آب شیر ظرف شویی از توی لیوان کنده می شوند و می روند؟
چه حالی دارند ازینکه استفاده نشدند؟
از این که نتوانستند پیش بقیه بمانند؟
از این که نتوانستند آن ها ( نوشیدنی ها ) را در آغوش بگیرند و در آن ها حل شوند؟ احساس پس زده شدن؟ یا در دلشان می گویند این هم از قوانین دنیاست که چیزهای خوب برای همه نیست و فقط برای کسانیست که زودتر دست به کار شوند؟ یا می گویند شاید خانه ی جدیدمان بتوانیم بالاخره دوستانی پیدا کنیم که عمق و ماندگاری این دوستی به دیر و زود عمل کردن ما یا کنش کسی که ما را با آن ها قاطی می کند ربطی نداشته باشد یا ... ؟
پ.ن:
بالاخره آن ها از زندگی جدیدشان خوشحال هستند یا نه؟
چه حالی دارند وقتی با آب شیر ظرف شویی از توی لیوان کنده می شوند و می روند؟
چه حالی دارند ازینکه استفاده نشدند؟
از این که نتوانستند پیش بقیه بمانند؟
از این که نتوانستند آن ها ( نوشیدنی ها ) را در آغوش بگیرند و در آن ها حل شوند؟ احساس پس زده شدن؟ یا در دلشان می گویند این هم از قوانین دنیاست که چیزهای خوب برای همه نیست و فقط برای کسانیست که زودتر دست به کار شوند؟ یا می گویند شاید خانه ی جدیدمان بتوانیم بالاخره دوستانی پیدا کنیم که عمق و ماندگاری این دوستی به دیر و زود عمل کردن ما یا کنش کسی که ما را با آن ها قاطی می کند ربطی نداشته باشد یا ... ؟
پ.ن:
بالاخره آن ها از زندگی جدیدشان خوشحال هستند یا نه؟
۹۴/۱۰/۱۳