بعدش میگه ساعتو میگم :دی
يكشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۳۹ ب.ظ
مادربزگه رو به داداشم: اتاقو نکش جلو، حال رو بکش جلو!
من و داداشم و مامانم: O_O
پ.ن: قبلش من بحث ساعت رو داشتم میکردم ولی فک نمیکردیم مادربزرگم دیگه انقد بره تو جو بحث ک حتی تو جمله اش اسم ساعتم نیاره :))) حتی تو جمله اولشم ساعتو نگفته ک بگیم تو جمله دوم ب خاطر قرینه لفظی حذفش کرده :))) واز خوب شد جلوش رو گفت وگرنه فکرم پی کشیدن نقاشی ازینام میرفت :))) یعنی چه تخیلاتی ک با این حرفش ب ذهنم نیومد! یه لحظه رفتم تو یه دنیای دیگه @_@
۹۵/۰۱/۰۱