Memento mori

~ زندگی کن ~

Memento mori

~ زندگی کن ~

Memento mori

به قول دوستان مرزی بین تخیل و واقعیت نمی بینم!

+ اگر حرفی داشتید اون بالا می تونید من و پیدا کنید :)

پیام های کوتاه

خلاصه که مواظب باشید "حفظ" هاتون "حذف" نشه!

سه شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۸ ب.ظ

داشتم با یکی از دوستان (شین یا همون شیرین) که امروز تولدشه و از همین تریبون قبل اینکه امروز تموم شه تولدش که نه، صرفا میخوام بگم از اینکه به دنیا اومده خوشحالم و خب همین الان گفتم! و همینطور از طرف گربه های محلشون و کل جهان که انقد بهشون عشق میورزه و کمکشون میکنه ازش تشکر کنم :دی
در کنارش بگم خاک تو سرم که نتونستم کادویی که میخواستم بش بدم رو بدم :| و البته همین طور کادوی "کاکتوس آبی" رو که مربوط به دیروز بود :|
و از اونم یا بهتره بگم از خدا دو تا تشکر کنم که به دنیا اوردتش! یکی برا وجود خودش که خب چون تا اونجایی که شناختمش دختر خوبیه یکی هم اینکه باعث شده ما شاهد دیدن یه کاکتوس آبی باشیم تو عمرمون بالاخره و ازش ایده بگیریم :دی
و در ادامه بگم که داشتم با "شین" حرف میزدم که بحث به جایی رسید که گف پدربزرگ مادریش رو خیلی خیلی دوس داره. منم اومدم بگم خدا حفظش کنه که یه لحظه نزدیک بود بنویسم خدا حظفش که میشد یه چی تو مایه های همون حذف که خب به خیر گذشت :))
ولی اینو که به خودش گفتم گفتش که اتفاقا تو یکی از عزاداریاشون یکی از اشناها همچین سوتی داده و اونجا مونده بودن بخندن یا گریه کنن :))


موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۰۴
فو فا نو