Memento mori

~ زندگی کن ~

Memento mori

~ زندگی کن ~

Memento mori

به قول دوستان مرزی بین تخیل و واقعیت نمی بینم!

+ اگر حرفی داشتید اون بالا می تونید من و پیدا کنید :)

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندهای روزانه
پیوندها

غروع* خورشید در یک زمان!

دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۲:۰۰ ق.ظ

غروب را در کلاه کاسکت ببینیید!


طلــوع را در برخورد نگاه دو کلاه ببینید! 



* غروع ترکیبی از طلوع و غروب - اول خواستم بگم "طلوب" بعد گفتم ذهن شاید سمت طلبه و اینا بره برا همین این شد :دی

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۰۶
فو فا نو

نظرات  (۱۶)

۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۲:۰۲ rangi rangi
هان؟!:دی
پاسخ:
ایکون کوفتن سر تو دیوار و خون ریزی شدید! خخخخ
انقد نامفهومه ینی؟ :(

پ.ن: 2:2 رو نگا :دی
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۶:۴۸ سیّد محمّد جعاوله
چی شد
پاسخ:
نوشته و عکس رو باید به هم ربط بدید...
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۴۷ یک دختر شیعه
من که نفهمیدم
: |
دی
پاسخ:
خیلی حرصم میگیره هروقت چیزی مینویسم نصف بیشتر میگن یا به نظر میرسه متوجه نشدن برا همین تو جوابت لبخندی نمیذارم و میخوام صادق باشم -__-

نارنجی تو عکس غروبه. یه کلاه دیگه هم تو عکس سر منه ک تو کلاه کاسکته عکسش افتاده. اون کلاه دومیه و خب باید میون اینا یکم حس شاعرانه بریزی تا درکش کنی

پ.ن: گمونم خشونتش زیاد بود جوابم خخخخ مو ره ببخش اون موقع اعصابم خرد بود :دی
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۲۳ تو کا
غروع :))
پستت که تو قسمت دنبال کننده ها دیدم، گفتم لابد غلط املاییه :))))))

ولی ترکیب جالبیه ^__^
پاسخ:
خخخخ حق داشتی :))

:)
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۴۱ حنا :)
عاشق این کلماتی هستم که اختراع میکنی :دی
من پستتو فهمیدم فوفی بیا بندری برقصیم :دی
پاسخ:
:)) 
ها باشه ولک بیا وسط خخخخ :))
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۰۴ شکیبا حاجى زاده
ععع یک عدد فو فا نو کلاه به سر از نگاه کلاه کاسکتى:دى
بیشتر به همون طلوع میخوره تا غروب.
پاسخ:
خخخخ هوم.
اره اینم میشه ولی خب غروب بود اون موقع اخه :))
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۳۶ یاسون ...
خخخخ آخرم هیچکس نگرفت :))
(بجز خانم خدایی البته)
.
همو طلوب قشنگ تر بود به نظرم :) تلفظش هم راحتتره :)
پاسخ:
:دی

اره ب نظر خودمم قشنگ تره...
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۵۰ مجتبی آستانه
ماشاالله! رمز موفقیت و جذب این همه کامنت و بازدید کننده چیست؟؟
پاسخ:
همه ک همون قدیمیان فقط شکیبا اضاف شده و گاهی هم اقای جعاوله نمیدونم چطور همیشه میاین همینو میگین :/ خخخ خب تو یه پستایی هم ک نظر زیاد میشه یکی چندین نظر میده ک اینجور میشه نکه بازدید کننده زیاد شده باشه
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۵۱ مجتبی آستانه
من سوار موتور میشم دو دستی ترک موتور رو میگیرم و با انواع آیات و ادعیه ای که بلدم خواستار هر چه سریعتر به مقصد رسیدنم! بعد شما عکس گرفتین!!!
پاسخ:
:)))) من عاشق موتورم :) تازه یه سری عکس دیگه هم از کلاه کاسکته گرفتم ک توشون سعی میکردم برم پایین و خودمو یه وری کنم ک کلم معلوم نباشه. اون لحظه موندم اگر میدیدین منو چی میگفتین خخخخ البته بابای من تند نمیره نمیدونم اگر سوار موتوری بشم ک تند بره بازم انقد ریلکس پشتش میشینم همچنان یا مواظب میشم :))
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۵۱ مجتبی آستانه
و کلام آخر اینکه خیلی عکس خلاقانه ای بود؛ معلومه در همه حال در حال تفکر و خوب دیدن هستین
پاسخ:
:)
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۱۴ یک دختر شیعه
باورت میشه فهمیدم
:دی
: )
پاسخ:
خخخخ خیلی هم عالی :)
۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۲۱ عرفـــــ ـــان
منم نفهمیدم تا همه کامنتارو خوندم !
ناراحتی داره اینکه بقیه متوجه نشن ولی خب ادم بعضی وقتا نیاز داره همین که بقیه میگن نفهمیدیم رو بدونه ...
مثلا وقتی ادم یه لوگو طراحی میکنه به بقیه نشون میده و میگه در اولین نگاه چی به ذهنتون میرسه و اگه چیز درستی به ذهنشون نرسه ادم ناراحت میشه ...
ولی به نظر من تو هر چی یکم مبهم بودن چاشنیش باشه جذاب تر میشه ...
خیلی حرفام بی ربط بود میدونم :)
پاسخ:
 ممنونم ک وقت گذاشتین و اینا رو گفتین، برام مفید بود اتفاقا و با ربط :)
۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۱۸ جودی ابوت
چه عکس هیجان انگیزی...:)
پاسخ:
:)) هوم
۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۱۳ مهراد علوی
من یه داستان دارم به اسم «صعوط» . یعنی صعود که باعث سقوطه! الآن با خوندن تیتر مطلب شما، یاد اون افتادم. ایشالا اگه چله ش دربیاد، منتشرش می کنم. :)
پاسخ:
چه جالب... منتظر میمانیم پس :)
۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۴۵ وال کوهان دار
خلاقانه
پاسخ:
:)
۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۲۵ کاچی
عی جانم فوفانووووووورووووووووو:دی تو که گفتی توپولی:دی کوووو؟:دی
پاسخ:
:دییی خو تو الان ازین تیکه سرم میگی تپل نیستم؟ چیش پیداس الان اخه؟ خخخخ
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم